دانشگاه و علم از منظر آفتاب (2)

تهیه کننده : سید امیرحسین کامرانی راد
منبع : راسخون




تحقيق علمي وسيله اي براي رسيدن به حقايق نامشکوف

مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) می فرمایند:
دانشمنداني هم كه اهل تحقق هستند و جمعي از آنها به مناسبتي در اين مجلس تشريف دارند، تحقق علمي را به معناي واقعي کلمه، براي رسيدن به حقايق نامکشوف دنبال کنند. تحقيق، يعني کاويدن، کاوش، تلاش کردن براي رسيدن به چيزي که تا به حال به آن دسترسي پيدا نشده است. اين محقق، در مسايل طبيعي و علمي و فلسفي و مسايل مربوط به جهان خارجي و واقعي يا مسايل مربوط به انسان و تاريخ و غيره تحقيق مي کند. اين محقق، در مقابل چه چيزي تحقيق مي کند؟
چه مي گيرد و تحقيق مي کند؟ جواب اين است که محقق تحقيق مي کند، تا به حقيقت برسد. پاداش او، اين است. پول، مال و حتي تشويق، پاداش محقق نيست؛ در مقابل تحقيق او کوچک است. البته بايد اينها نثار بشود، پولها بايد خرج بشود، کارها بايد انجام گيرد، تسهيلات بايد فراهم بشود، تا تحقيق انجام بگيرد؛ اما اينها هيچ کدام پاداش تحقيق نيست. پاداش تحقيق، رسيدن به حق است. اينها احکام اسلامي است.اينها از لحاظ جمعي، عباره الاخراري اربتاط جامعه با خداست.
*******

تربیت نیروی کارآمد در دانشگاه

مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) می فرمایند:
دانشگاه نظام جمهوري اسلامي، بايد کساني را تربيت بکند که تکيه ي اين نظام، به آنها باشد. يعني اين نظام، از لحاظ علمي و عملي و مديريت و گشودن گرههاي ريز و درشت بر سر راه زندگي اين ملت، به آنها تکيه کند. مگر غير از اين است؟ دانشگاه براي چيست؟ مگر بي علم، مي شود زندگي کرد؟ مي شود پيش رفت؟ مي شود به حقوق ملي خود واقف شد، يا آن حقوق را به دست آورد، يا در راه آنها به مبارزات درست دست زد؟ ملتي که علم ندارد، محکوم به عقب ماندگي و ذلت و بارکشي و بد اخلاقي و دون و فرو دستي در معادلات جهاني است.
*******

رياست دانشگاه ها بايد رياست علمي باشد

مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) می فرمایند:
من يک وقت در چند سال قبل از اين حرفي زدم که بعضي ها هم جنجال کردند. گفتم که رياست دانشگاه ها بايد رياست علمي باشد- الان هم اعتقاد همين است- يعني آن کسي که در رأس دانشگاههاست، بايد از لحاظ علمي هم طوري باشد که کساني که آن جا هستند، اين فرد را به عنوان رئيس قبول داشته باشند؛ اما علم با عمل، علم با اعتقاد. طوري نباشد که آدم بي اعتقادي که مي خواهد سر به تن اين نظام نباشد، اصلاً اعتقادي به اسلام ندارد، يا اسلام را مسخره مي کند، يا حزب اللهي ها را مسخره مي کند، يا دانشجوي مؤمن را مسخره مي کند، اين شخص در رأس کارها بيايد. نه، دستش را بگيريد، کنار بگذاريد. مي خواهد بيايد سر کلاس هاي ما درس بدهد، حرفي نداريم. هر معلمي بيايد درس بدهد، ما قبول داريم. ما از علم همه کس استفاده مي کنيم؛ ولو کسي که ما را قبول نداشته باشد. علمش را بگويد، ما با کمال تواضع مي نشينيم و از علم او استفاده مي کنيم، نظام از علم او استفاده مي کند؛ اما آن جايي که بناست در اداره ي امور دانشگاه تعيين کننده باشد، ابداً. اگر کسي به يک دختر چادري يا با حجاب، با نظر تحقير نگاه مي کند، تحقيرش کنيد؛ ملاحظه نکنيد. اگر کسي به جوان حزب اللهي که ريش دارد، با نظر تحقير نگاه مي کند و دورش مي کند (حالا اگر اين گزارش هايي که گاهي از گوشه و کنار به ما رسيده، راست باشد. اگر راست نيست، که هيچ) اين را تحقير کنيد.

مسئوليت جهاد دانشگاهي بالاتر از وظيفه آن

مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) می فرمایند:
مسؤوليت جهاد دانشگاهي، بالاتر از آن چيزي است که حتي به عنوان وظيفه ي جهاد دانشگاهي- يعني تحقيقات و کار فرهنگي- معين شده است. جهاد دانشگاهي مي تواند آن دستگاهي باشد که اين موج جوان تحصيل کن دانشجوي کشور را در داخل دانشگاهها هدايت کند و اينها را به پختگي و کمال لازم برساند. دستگاه رسمي دولتي و يا وزارت، هر چه هم که از لحاظ مديران و مسؤولان، مورد پسند و قبول باشد، باز جهاد دانشگاهي، يک حالت خودمانيتر و صميمي تري نسبت به اين قضيه دارد و ترکيبش، ترکيب جوانتري است و اساساً گويا بنا شده، براي همين که با دانشجويان ارتباط داشته باشد، از دانشجويان باشد، به آنها بپردازد، از زبان آنها حرف بزند و به آنها توصيه بکند. مسأله اش، مسأله ي دانشجويان است و اين کار، از عهده ي جهاد دانشگاهي، بيشتر و بهتر بر مي آيد.